شهرستان مشگین شهر
سوگها و عزاها مراسم سوگواری پس از فوت هر کس بالای سر او یا در خانه و یا به هنگام دفن در گورستان اجرا میشود. شعرهایی که در این مراسم خوانده میشود ، « اوخشاما » نام دارد. در این شعرها از متوفی تعریف میکنند و نقایص و معایب او را به فراموشی میسپارند. در بین مردمان قدیم آذربایجان ، گریه کردن برای قهرمانان فوت شده یکی از آداب و عادات رسمی بود. روزی که قهرمان میمرد ، مردم را در یک جای معین جمع میکردند و برای آنها میهمانی ترتیب میدادند. مرثیه خوان ، نخست از قهرمانیهای متوفی سخن میگفت و به تعریف و توصیف او میپرداخت ، سپس وارد آهنگی حزن انگیز میشد و برای قهرمان «اوخشاما» میخواند. « اوخشاما » در زمانهای طولانی نه تنها برای قهرمانان ، که برای همه فوت شدگان خوانده میشد و از همان رو ، در ادبیات فولکوریک مردم آذربایجان ، تعدادشان فراوان و از نظر مفهوم و معنی رنگارنگ است آغاجدا خزهل آغلار ینده گؤزل آغلار بئله اوغلو اؤلن آنا سرگردان گزهر آغلار جان قارداش جانیم قارداش آغلاییر جانیم قارداش باش قویوم دیزین اوسته قوی چیخسین جانیم قارداش باغچادا تاغیم آغلار باسما یارپاغیم آغلار نه قدر ساغام آغلارام اؤلسم تورپاغیم آغلار موضوع مطلب : چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 1:16 عصر :: نویسنده : داود مینایی
شور در هیچ یک از موسیقیهای شفاهی- حرفهای آسیای میانه، عرب و ترک، به این موغام بر نمیخوریم. این دستگاه حجیمترین و پیچیدهترین دستگاه در موسیقی ایرانی و آذربایجانی است. در حال حاضر شعبهها وگوشههای یازدهگانه این دستگاه عبارتند از: برداشت، مایه شور، شور، شهناز، بیات ترک، (بیات قاجار و دوگاه)، شکسته فارس، عشیران، سمائی شمس، حجاز، سارنج، نشیب و فراز(بعضاً شورانگیز) و آیاق. سهگاه یکی از موغامهای بسیار رایج موسیقی آذربایجانی است و روحالله خالقی- موسیقیدان برجسته ایران - نیز درکتاب نظری به موسیقی خود این امر را گوشزد کرده است. سهگاه در موسیقی آذربایجانی - به دلیل علاقه زیاد خوانندگان و نوازندگان - در کوکهای متنوعی اجرا میشود پرفسور م.ص.اسماعیلاف سهگاه را به5 تنالیته تقسیم میکند. 1- مایه سی در اکتاو کوچک(سه گاه خارج) 2- مایه می در اکتاو اول (سهگاه میانی) و مایه می در اکتاو کوچک (سه گاه زابل) 3- مایه لا در اکتاو اول (سهگاه میرزاحسین) 4- مایه ر در اکتاو اول (سهگاه یالخین) 5- مایه سل در اکتاو اول(سهگاه هاشم). سهگاه زابل قدیمیترین و رایجترین نوع سهگاه "سهگاه زابل" است که سهگاه میانی نیز نامیده میشود و تونیک آن می است. گوشهها و شعبههای کنونی: برداشت، مایه زابل، مانند مخالف(در مایه)، سهگاه، زابل زیر، مانند حصار (در زیر)، مانند مخالف(در زیر)،آیاق سهگاه. چهارگاه ساختمان این دستگاه بسیار کامل است و جالب توجه اینکه چهارگاه دارای دو محسوس است یعنی گام در حالت بالارونده از محسوس به هنگام سهربع پرده است و هنگام برگشت از روتینک به تونیک، یعنی هم یک گام بالارونده است و هم یک گام پایینرونده! تونیک چهارگاه نت دو است. گوشهها و شعبههای کنونی: برداشت، مایه چهارگاه، بسته نگار، حصار، موالف، غره، مخالف، منصوریه، عزال، آیاق چهارگاه. شوشتر این موغام که از موغامهای اصلی آذربایجانی است در شنونده احساس غم و اندوه ایجاد میکند. بسیاری از ترانهها و رقصها، رنگها و تصنیفهای آذربایجانی مربوط به این موغام است. شعبهها و گوشههای شوشتر در اواخر قرن 19 چنین بوده است: امیری، شوشتر، شوشترک، سارنج، مثنوی، معنوی، افشاری، حیدری، عثمانی، گرایلی، قاراکرد، مانی و کشیش اوغلو. در حال حاضر این ترکیب عبارتست از : برداشت(امیری)، شوشتر، فیلی، ترکیب و آیاق شوشتر. بیات شیراز حاجی بیگاف موسیقیدان آذربایجانی درباره این موغام مینویسد:" از نظر تاثیر هنری و روانی ... بیات شیراز در شنونده احساس غم و اندوه مینماید". اما امروزه به عقیده ک.احمداف و نوازندگان برجسته تار و موسیقیدانان "بیات شیراز" بعنوان یک موغام غمانگیز نمیباشد. اجرای امروز این موغام، ساختار متنوع و رنگارنگ ملودی، مخصوصاً حالتهای رنگارنگ "برداشت" و "مایه بیات شیراز" و اجرای باشکوه آنها، دوری آنرا از غم وغصه نشان میدهد.گوشهها و شعبههای کنونی : برداشت، مایه بیات شیراز، نشیب و فراز، بیات اصفهان، بیات شیراز زیر، خاوران، عزال، دلربا، و آیاق بیات شیراز. همایون همایون هفتمین دستگاه موغامی اصلی در موسیقی آذربایجانی است. همایون یکی از 24 شعبه موسیقی ملل قدیم خاور نزدیک است. گوشهها و شعبههای کنونی: برداشت، همایون، فیلی، شوشتر، ترکیب، عزال، کیچیک معنوی، آیاق همایون. موغامهای کم حجم موغامهایی هستند که نسبت به موغامهای دیگر حجم آنها از نظر تعداد گوشه کمتر باشد. معمولاً در این موغامها سه تا پنچ گوشه یا شعبه اجرا میشود، این موغامها نخست بصورت مستقل نبودهاند. بلکه قبلاً شعبهای از یک دستگاه موغامی دیگر بودهاند. این موغامها عبارتند از: 1- قطار 2- رهاب 3- شهناز 4- بیات کرد 5- دشتی قطار: این موغام به دستگاه ماهور هندی نزدیک است چون که قطار قبلاً از شعبات ماهور هندی بوده است. شعبههای قطار: 1- قطار 2- مایه قطار 3- قطار رهاب: از "رهاوی" یکی از 12 موغام کلاسیک ملل خاور نزدیک منشاء گرفته است. رهاب از خانواده شور است. شعبههای رهاب: 1- برداشت 2- شکسته فارس 3- عراق 4- قرایی 5- مسیحی 6- آیاق رهاب. شهناز: شهناز موغامی کم حجم ولی با طیف وسیع است و در خیلی از دستگاهها هم بصورت شعبه درآمده است. شعبههای شهناز: 1- شهناز 2- دلکش 3- شهناز زیر(شد شهناز) بیات کرد: از موغامهای کم حجم خانواده شور با مایه «ر» میباشد. شعبههای بیات کرد: 1- بیات کرد 2- بیات عجم 3- آیاق بیات کرد(فرود). دشتی: دشتی نیز از زیرمجموعههای شور است. این موغام در موسیقی آذربایجان خیلی مورد توجه قرار نگرفته است. گوشهها و شعبهها طبق واژهنامه موسیقی افراسیاب بدلبیگی: دوبیتی، گیلی، گبری، بیات کرد، نهیب، قرایی، مثنوی نور و شاهختایی. امروزه دشتی در اجرا شامل سهشعبه است: مایه دشتی، جدائی و گبری. موغامهای ضربی موغامهای ضربی از گونه بسیار رایج در موسیقی شفاهی- حرفهای آذربایجان هستند. موغامهای ضربی دارای ویژگیهای خاص خویش هستند. دستگاههای این موغامها مشخصاً آثار آوازی-سازی چند قسمتی که بی شباهت به سوئیت نیست میباشند. ریتم و متد این موغامها با شعر آذربایجانی رابطهای تنگاتنگ دارد. 1- حیراتی: موغام ضربی از خانواده راست میباشد و بر اساس مایه «دو» لاد- موغام استوار است. موغام ضربی حیراتی دارای بداههپردازی مشتمل بر برگشتهای ملودی دستگاه موغامی ماهور هندی است و متر آن 2.4 است. 2- آرازباری: این موغام ضربی از خانواده شور است و بر اساس یکی از 7 لاد شور استوار است. متد آن 3.4 و تمپوی آن سنگین است. حالت شاعرانهای دارد و گاهی نیز با گروه کر خوانده میشود. 3- منصوریه: موغامی ضربی بر اساس کوک «دو» مقام-لاد چهارگاه است. منصوریه مقامی با خصوصیات حماسی و قهرمانی است. 4- سمائی شمس: این موغام بر اساس کوک شور استوار است. این موغام با اینکه موغام ضربی مستقلی به حساب میاید، شعبه اوج شور نیز بشمار میرود. بطور کلی اجرای سمایی شمس در شنونده، خوشی و ذوق میآفریند. از خصوصیات این موغام این است که برخلاف موغامهای دیگر با یک تصنیف ملایم خاتمه می یابد. 5- مانی: این موغام نیز مبتنی بر کوک و لاد شور است. موسیقیدانان ملی- حرفهای این موغام را "عثمانی" نیز مینامند. متر آن 2.4 و حالت ریتم مارشوار آن تا آخر موغام ادامه دارد. 6- اوشاری(افشاری): بر اساس لاد- مقام شوشتر استوار است و متر آن 2.4 است. این موغام در موسیقی عاشیقی نیز بصورت یک آهنگ سنتی، مشهور است. ملودی این موغام منعکس کننده شکوه و عظمت است. 7- حیدری: این موغام نیز بر مقام-لاد شوشتر استوار است. همچنین متر آن 2.4 است. حجم حیدری نسبت به دیگر موغامهای ضربی کمتر است. در این موغام موسیقی سازی فعالتر است چونکه پایان آن بوسیله ساز انجام میشود نه با ساز-آواز. 8- "قاراباغ شکستهسی" و "کسمه شکسته": در موسیقی آذربایجانی این دو نوع شکسته جایگاه بالایی دارند. این دو شعبه در قرن 19 بصورت موغام ضربی تغییر شکل یافتند. گونه شکسته نخستینبار در موسیقی عاشیقی شکل یافت. قاراباغ شکستهسی اصولاً توسط مردان و کسمهشکسته توسط زنان اجرا میشود. موضوع مطلب : چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 1:15 عصر :: نویسنده : داود مینایی
موسیقی آذربایجان موسیقی آذربایجان دارای ریشهای کهن در تاریخ است و همواره سینه به سینه تا به امروز روایت شده و ادامه دارد. اما نکته مهم اینکه فرهنگ آذری از نظر موسیقی، شعر، مراسم سنتی، حماسی، عزاداری و عروسی شبیه به هم و دارای یک ریشه فرهنگی است. چرا که در زمان قاجاریه، تبریز مرکز فرهنگی بود و بعد از جدایی از آذربایجان لطمهای به موسیقی فولکلوریک نخورد. موسیقی آذربایجانی در این استان از دو بخش تشکیل شده است: 1- به صورت ارکستر بزرگ و با استفاده از موسیقی علمی و ارکستراسیون 2- موسیقی عاشیقها عاشیقها همواره با موسیقی، آثار عرفانی و حماسی آفریدهاند. زیرا یک موسیقی تفکر برانگیز است و حالت خواب و جایگاه ادبیات در موسیقی آذربایجان شعر عاشقی یکی از اجزای پربار ادبیات فولکلوریک آذری است، آفرینندگان این شعر را عاشق یا عاشیق مینامند. در شعر عاشقی احساسها و آرزوهای مردم بهتر از انواع دیگر ادبیات فولکلوریک منعکس می شود. موسیقی آذربایجان در گذر اعصار رشد و صیقل و مسیر تکامل خاص خود را پیموده و به عالیترین درجه رسیده است. شوستا کوویچ، آهنگساز بزرگ معاصر روس، از مکتب آهنگسازی جمهوری آذربایجان به عنوان مکتب عالی موسیقی آذربایجانی نام برده است. موسیقی آذربایجان مختص قفقاز، ایران و آسیای میانه نبوده است بلکه در خاورمیانه و خاور نزدیک بطور وسیعی انتشار یافته است. موسیقی آذربایجان به گونههای ملی، شفاهی و عاشیقی قابل تقسیمبندی است و در این میان هنر عاشیقی دارای ویژگیهای ملی و شفاهی است. هنر موسیقی عاشیقی از نظر مضمون: قهرمانی، رزمی، موضوعات تغزلی و کلاسیک... و داشتن خصوصیات سنتی از یک طرف آفرینش حرفهای را تشکیل میدهد ولی از نظر ساختار یک هنر فولکلوریک است. موسیقی آذربایجان به سه دسته زیر تقسیم میشود: 1- موسیقی ملی (ترانهها و آهنگهای رقص) 2- ملی-حرفهای (همان عاشیقی)3- شفاهی حرفهای (دستگاههای موغامی اصلی، موغامهای دارای فرم کوچکتر، موغامهای ضربی) . موغام: موغام موسیقی کهن ملی آذربایجان به علت علاقه خاص این ملت به آن و زیبایی عمیقش و همچنین پیوند آن با موسیقی ادبیات و شعر عاشیقی، تکامل زیادی یافته است. رامیز زهرابوف آن را به سه دسته زیر تقسیم می شود: 1- دستگاههای موغامی 2- موغامهای دارای فرم کوچکتر 3- موغامهای ضربی در چگونگی وکیفیت موغام نوازندهها و خوانندهها نقش مهمی را ایفا میکنند و اجرای عالی دستگاههای موغامی به دانش عمیق، توانایی درک، رعایت اصول تناسب، زیباییشناسی و تجربه و مهارت زیاد نیاز دارد و برای نیل به این هدف نوازنده باید از، آموزشگاههای طولانی مدت (10-5) سال فقط در زمینه نوازندگی بهرهمند گردد . موغام در منابع علمی: موغامهای آذربایجانی، هنر شعری- موسیقایی، که دارای تاریخی کهن میباشد و به طور وسیع در شرق گسترش یافته است و به دلیل زیبایی خاص خود، نظر محققین را در تمامی اعصار به خود جلب کرده است. تاریخ آموزش موغام، در آذربایجان شامل دو دوره قدیم و جدید است. در دوره قدیم رساله و منظومههای بسیاری در این باب به چشم میخورد که به زبانهای عربی وترکی و فارسی نوشته شدهاند که بیشتر آنها در قرنهای 8 و9 شمسی به رشته تحریر درآمدهاند، که بحث آنها بیشتر بر روی ریتم و لاد (واژهی روسی به معنای مقام یا Mode است ولی برای اینکه با موغام آذربایجانی اشتباه نشود با همان نام به کار رفته است) میباشد. یکی از نظریهپردازان بزرگ ایرانی به نام صفیالدین اورموی، نظریهپرداز مشهور آذربایجانی بود که بوجود آورندة سیستم جدی لادها (مقامهای) شرق به شمار میرود. علم موسیقی با رسالههای کوکبی، درویش علی بخارایی و میرزابیک آذربایجانی غنیتر میشود و همه اینها نشان دهنده این است که موسیقی ایران بخصوص موسیقی آذربایجانی از دیرباز مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. اما متاسفانه این تحقیقات در اوج خود ناکام ماندند. حتی حکیم ابونصر فارابی در آثار گرانبهایش به موضوع موغام اشاره کرده است. لازم به یادآوری است که موسیقی آذربایجانی با حمله مغولها نه تنها از بین نرفت، بلکه در همین زمان موسیقیدانان برجستهای از جمله صفیالدین اورموی (1294-1230میلادی) معرف موسیقی آذربایجانی در تمام دنیا شدهاند. اورموی برای نخستین بار "12موغام" را به طور سیستماتیک درآورد وآن را به آوازها و بخشها- شعبهها، تقسیم نمود. همچنین او در آثار علمی خود ضمن شرح مسائل فیزیکی، آکوستیکی، قدرت تاثیرگذاری، ملودی، ریتم و وزن موسیقی، قوانین موغامها، توالی اصوات آنها و فونکسیون درجات را نیز توضیح داده است. از دیگر نظریهپردازان ایرانی - آذربایجانی، عبدالقادر مراغهای (1434-1353میلادی) است که در اروپا برای نخستینبار دانشمند گیزه وتر (1850-1773) از وی به عنوان نظریهپرداز موسیقی نام برده است. در نخستین پژوهشهای مراغهای به موغام به طور آشکار برمیخوریم. ثریا آقایوا محقق آثار مراغهای مینویسد:" ...در پژوهشهای مراغهای برای نخستینبار مفهوم مقام (لاد) و نظریه مربوط به آن نیز توضیح داده میشود." در قرنهای 16و17 از رسالات نجمالدین کوکبی، درویش علی میرزا بیک آذربایجانی میتوان اطلاعات جالبی در رابطه با موغامها بدست آورد. کوکبی 12 موغام را به 24 شعبه اصلی، 6 آواز و سه رنگ جدا شده از 12 موغام اصلی تقسیم میکند: عشاق، نوا، بوسیلک، راست، اصفهان، زیرافکند (که کوچکتر نیز نامیده می شود) بزرگ، زنگوله، نهاوند، رهاوی، حسینی، عراق و قسمتها و انواع آن. میرزابیک علاوه بر موارد بالا نام چند آواز دیگر از جمله بدل و حصارک و حصرک را نیز ذکر می کند. چنانکه از مقالات میر محسن نواب (1918-1833) بر می آید، در اواخر قرن 19 بر تعداد آوازها در آذربایجان افزوده شده بود و از 6به 15 رسیده بود. میرمحسن نواب شعبهها و گوشههای 6 دستگاه را چنین بر می شمرد: راست، ماهور، شهناز، رهاوی(رهاب)، چهارگاه و نو. شعبات و گوشههای این دستگاهها چنین است: دستگاه راست: راست، پنجگاه، ولایتی منصوریه، زمینخارا، راک هندی، آذربایجان، عراق، بیاتترک، بیات قاجار، ماوراالنهر، بال کبوتر، حجاز، شهناز، زنگ شتر، کرکوکی، راست. دستگاه ماهور: ماهور، شور، عشیران، دلکش، دوگاه، زنگ شتر، حجاز، ماوراالنهر، شهناز، حاجیونی، سارنج، شوشتر، مثنوی، سوز وگداز، ماهور. دستگاه شهناز: درآمد شهناز، عاشق دشتی، سلمک، مویه، لیلی و مجنون، ابوالچپ، شاه ختایی، آذربایجان، وامق، مجاز. دستگاه رهاوی: رهاب، همایون، ترکیب، غزال، بیات ترک، بیات قاجار، زمین خارا، ماوراالنهر، بال کبوتر، مجاز، بغدادی، شهناز، آذربایجان، مراج، عشیران، زنگ شتر، عثمانی، بیات کرد، بیات شیراز، حاجیونی، سارنج، شوشتر، مثنوی، ثقیل، سوز وگداز. دستگاه چهارگاه: چهارگاه، سهگاه، زابل، یئتدی حصار، مخالف، مغلوب، منصوریه، زمین خارا، ماوراالنهر، مجاز، شهناز، آذربایجان، عشیران، زنگ شتر، کرکوکی. دستگاه نوا: نوا، نیشابور، درآمد شهناز، سیلک، حسینی، مسیحی، شهناز، حاجیونی، بیات کرد، آذربایجان، عشیران، زنگ شتر، کرکوکی، شاه ختایی، افشاری(اوشاری)، شکستة عشیران. اما این تقسیمبندی تا حدودی ناقص است، مثلاً به دستگاه مهم شور اشارهای نشده است. در موسیقی آذربایجانی بیشتر از سهگاه و شور استفاده می شود، اما راست، شوشتر، چهارگاه و بیات شیراز نیز کم کاربرد ندارند و در این میان همایون از همه کمتر به کار میرود. نغمهنگاری موغامها نغمهنگاری یعنی به نت در آوردن آثار. این راه نه تنها باعث حفظ آثار میباشد، بلکه نیروی عظیم تحقیق و بررسی را به خود جلب میکند و موجبات باززایی آثار را نیز فراهم می آورد. البته در قرون 8-10 نیز این شیوه وجود داشته است و در زمان فارابی و مراغهای نیز نغمهنگاری به شیوه خاصی صورت میگرفته است، اما در قرن 20 شیوه نغمهنگاری به سبک اروپایی جایگزین شد. در عصر حاضر نخستینبار حاجی بیگاف نمونههای موسیقی شفاهی- حرفهای آذربایجانی را به نت درآورد. دستگاههای موغامی دستگاههای موغامی نقطه اوج موسیقی فولکوریک آذربایجانی هستند. با استناد به اشعار نظامی معلوم میگردد که موغام به شکل دستگاه در آنزمان بهکار برده میشده است و میتوان به این نتیجه رسید که دستگاههای موغامی فرم کامل شده و کلاسیک موسیقی شفاهی حرفهایاند. این ظرایف یادگارهای تاریخی-فرهنگی بشمار میروند. دستگاههای موغامی آذربایجان عبارتند از: راست، شور، سهگاه، چهارگاه، بیات شیراز، شوشتر، همایون، ماهور هندی، بیات قاجار، ماهور میانی، سهگاه میرزا حسین، سهگاه زابل و سهگاه خارج. راست این موغام را میتوان در تمامی سرزمینهای مسلمان دید و در موسیقی قرون وسطی، اولین موغام و اساس سایر موغامها به حساب می رود. راست در موسیقی شفاهی حرفهای ملل خاور نزدیک یکی از 12 موغام اصلی است و از دیرباز تاکنون ماهیت اولیه خود را حفظ کرده است. مایه (تونیک) از صدای سل اکتاو کوچک شروع میشود. موغامهای هم خانواده راست: 1- دستگاه ماهور هندی 2- دستگاه ماهور میانی 3- دستگاه بیات قاجار 4- دستگاه دوگاه 1- دستگاه ماهور هندی: ماهور در فارسی معنای پرتگاه و دره را می دهد. ماهور از دستگاههای قدیمی ایران با قدمت شاید 3000 سال است و در تاریخ آمده است که با قبیله ماهوریای هند مربوط است. شعبهها و گوشههای این دستگاه در طول تاریخ فرقهای زیادی نموده است و امروزه دارای 8 شعبه و گوشه است: برداشت، مایة ماهور، عشاق، حسینی، ولایتی، شکستة فارس، عراق و قرایی. ماهور جدای از موسقی آذربایجانی در موسیقی کلاسیک فارسی نیز تشکیل وسیعی دارد و یکی از هفت دستگاه اصلی موسیقی فارسی است که درجات و مایه (تونیک) دستگاه منطبق با گام دو-ماژور در موسیقی کلاسیک اروپا است. ماهور در ترکیب واریانت آوازی 20 گوشه دارد و در واریانت سازی شامل 58 گوشه است. 2- ماهور میانی: دلیل اینکه به آن ماهور میانی میگویند این است که این دستگاه در منطقه میانی گستره صوتی خواننده اجرا میشود. تونیک (درجه میانی که گام از آن شروع میشود) ماهور میانی فا است، یعنی از ماهور هندی که تونیکاش دو است چهار درجه بالاتر میباشد. شعبهها: برداشت، مایه ماهور، عشاق، حسینی، ولایتی، شکسته فارس، مبرقع و عشیران. فونکسیون گذر در این دستگاه "شکسته فارس" است که این شعبه (شکسته فارس) نوعی رابطه میباشد. 3- بیات قاجار: از دیگر دستگاههای هم خانواده موغام راست، بیات قاجار است، لاد این موغام با راست یکی است با این تفاوت که بیات قاجار در مایه سیبمل میباشد. حس این دستگاه حسی غمگین است. این دستگاه در حال حاضر شامل 10 شعبه و گوشه است: برداشت، مایه بیات قاجار، حسینی، شکسته فارس، بیات قاجار، زیر زمینخارا، دوگاه، ماوراءالنهر، شاه ختائی، آیاق بایات قاجار 4- دوگاه: این دستگاه همخانواده راست است و با مایه سیبمل آغاز میشود. 9 شعبه و گوشه دوگاه عبارتند از: دوگاه، روحالارواح، زمین خارا، حجاز، گبری، شاه ختایی، سارنج و دوگاه.
موضوع مطلب : چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 1:14 عصر :: نویسنده : داود مینایی
امامزاده سید سلیمان بن موسی الکاظم شهرفخرآباد این آرامگاه در شهر فخرآباد مشگین شهر واقع شده است. بنای امامزاده چسبیده به بنای مسجدی از بیرون دارای نقشة مدور است که برای جلوگیری از رانش آن تا ارتفاع سه متری بوسیلة دیوارهای پشتیبان دربر گرفته شده است که در نتیجه آن نقشة بنا در قسمت پائین به صورت مربع درآمده است. داخل مقبره به شکل هشت ضلعی نزدیک به دایره است و صندوق قبر در وسط آن قرار دارد. این بنا بر روی ازارة سنگی سیاه رنگی بنا گردیده و تمام آن با آجرهائی به صورت رگ چین بنا شده است. قطر خارجی بنا 5 متر و قطر داخلی آن 90/3 است. از ناحیه شرقی نور گیری در دیوارة بنا تعبیه شده است. بر نمای بیرونی با آجرهای سیاه رنگ اسم جلاله الله و در بالا تاریخ 1244 ه.ق نگاشته شده است. گنبد بنا که به صورت شبدری تند است با کاشیکاری فیروزه رنگ پوشیده شده است که بر بالای آن نقش شیری به حالت خوابیده تصویر شده است. در نمای داخلی در هر ضلع طاقچهای با طاق جناغی تعبیه شده است و در حاشیه زیر گنبد کتیبهای بر روی گچ به تاریخ 1282 ه.ق نوشته شده که حاکی از گچکاری بقعه است. نمای داخلی تماما از گچ پوشیده شده و بر روی آن نقوش اسلیمی نقاشی شده است موضوع مطلب : چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 1:13 عصر :: نویسنده : داود مینایی
چنار کهنسال در اونار در قسمت غربی قبرستان تاریخی اونار، درخت چنار کهنسالی است که به بابا چنار معروف است. این درخت در طول سالیان دراز در برابر حوادث طبیعی وغیر طبیعی سر خم نکرده و علیرغم زخمها و سوختگیهایی که تا به حال به خود دیده هنوز هم نفس میکشد. این چنار حوادث شیرین و تلخ تاریخی آذربایجان از جمله جنگهای بابک خرمدین را با دومباگوز ابوعمرانی دیده است. قدمت این درخت کهنسال به بیش از 1200 سال میرسد و درحال حاضر اندازه قطرآن در ارتفاع 1/5 متری از سطح زمین 30.2 سانتیمتر میباشد. اگر از بالای این درخت به اطراف نگاه کنید تمام منطقه را با چشم غیرمسلح میتوان زیرنظر داشت، به طوریکه در جنگها از آن به عنوان دکل دیدهبانی استفاده میکردند. همچنین به دلیل محیط بودن این درخت برکوهها و قلعههای اطراف، چاهها و تونلهای زیرزمینی به زیر آن ختم میشدند. زمانی که در منطقه درخت نایاب میشد، از شاخههای این درخت در فصل سرما و یخبندان در خانهها و بخصوص مساجد به عنوان هیزم استفاده میشد. نجاران محلی نیز در و پنجره امامزاده سید جعفر را از شاخههای این درخت، درست کردهاند. موضوع مطلب : چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 1:12 عصر :: نویسنده : داود مینایی
حمام تاریخی عدل این حمام در مرکز خیاو و در خیابان جنتسرا در زمینی به مساحت 600 متر مربع واقع شده است. این حمام در اواخر دورة قاجاریه ساخته شده و از سبک معماری بسیار جالبی برخوردار میباشد. بنای ساختمان از کف خیابان چند متر پائین تر میباشد و به همین علت ورودی حمام از طریق چند پله به رختکن منتهی میشود. رختکن فضائی است مربعی شکل که بر روی چهار پایه استوار بوده و چهار طاق گنبدی شکل آن را پوشش داده است. از ویژگیهای جالب توجه این محوطه وجود چهار گنبد کوچکتر در چهار گوشه رختکن است که بدین ترتیب گنبد اصلی و پایههای آن در داخل محوطه رختکن واقع شده و طرفین آنها باز میباشد. حوض زیبائی نیز وسط رختکن را مزین کرده است. این رختکن از طریق فضای دیگری به داخل گرمخانه راه پیدا میکند و پلان گرمخانه نیز شباهت کامل به پلان رختکن دارد. در قسمت جنوب شرقی گرمخانه، خزینه حمام قرار گرفته که متاسفانه قسمتی از آن بدلیل احداث دوش ار بین رفته است . در طرف راست درب ورودی حمام ، فضای باریک و بلندی واقع شده که در امتداد طول حمام به قسمت جنوب شرقی منتهی راه دارد و در طرف چپ درب ورودی نیز فضای دیگری وجود دارد که از طریق راهرو کوچکی به رختکن منتهی میشود. موضوع مطلب : چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 1:12 عصر :: نویسنده : داود مینایی
دیو قالاسی این بنا که طی شماره 630 به ثبت آثار ملی رسیده به قلعه دیو که اهالی به آن دیوقالاسی میگویند در شمالشرقی مشگینشهر مابین روستای قرزلو و کویج در 5 کیلومتری روستای کویج قرار گرفته و در دامنه کوه سبلان قرار دارد که از مسیر جاده انارقوزلو میتوان بهتر دید. با توجه به موقعیت قلعه و اشراف کامل آن به مناطق اطراف اهمیت سوقالجیشی آن فوقالعاده زیاد بوده است. سفالهای نخودی رنگ که از این قلعه بدست آمده قدمت آن را به قبل از اسلام میرساند. قلعه با سنگهای بزرگی به ابعاد 60 سانتیمتر در دو متر و 10 سانتیمیتر به شیوه قلعههای اورارتوها بدون ملات ساخته شده و دارای طبقات مختلف بوده که قسمت اعظم آن از بین رفته است. کثرت قبور گری در داخل قلعه که متاسفانه مورد تجاوز و غارت قرار گرفته است نشان میدهد که این قلعه قبلا" مرکز تجمع اقوام بسیار بوده است. موضوع مطلب : چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 1:11 عصر :: نویسنده : داود مینایی
داشلی تپه در روستای بلوس از دیگر آثار تاریخی و باستانی دهستان مشکین غربی - بخش مرکزی : تپه مدوری به نام «داشلی تپه» در شمال روستای بلوس و شرق روستای جمالو میباشد که محل مورد نظر حدود سی وپنج سال پیش دارای خرابههای ساختمانی بوده و تنورهای نانپزی در بالای آن وجود داشته است. درسالهای اخیر در حین آبیاری بالای تپه در قسمت غرب آن به سمت جمالو مجرایی باز شده بود و کسانی که به داخل آن رفته بودند میگویند مجرا به سالن 18 متری ختم میشود که از سالن مذکور راههای ورودی به شش اطاق حدود 4×3 متری محدود و در ته سالن، مجرای مدوری میباشد که در آن دو اطاق دو طبعه وجود دارد و آثار کلنگ در دیوارهها دیده میشود و نورگیری به صورت چاه مارپیچی در ته سالن و نیز نورگیر دیگری در بالای یکی از اطاقها قراردارد که به احتمال زیاد این مکان زندان فرمانروایان بوده است. باتوجه به ضخامت و حجم خاک کنده شده که جنس آن از خاک رس است و به صورت گنبدی کنده شده است گمان میرود که محل سکونتهای دیگری هم در زیر تپه وجود داشته باشد لازم به ذکر است که دلیل زندان بودن این تپه آن است که در سالهای اخیر در اثر شخم زدن زمین به وسیله تراکتور، سرهای بدون بدن در کنار تپه نمایان شده است که در محل مذکور زندانیان را به صورت انباشته دفن میکردند که در مواقع لزوم به فرمانروا یا پادشاه یا فرمانده نشان بدهند و بدنها را به خاطر بوی تعفن آن احتمالا به چاه میانداختند. از محل مذکور خمرهها و سفالهایی حاوی پودر سفید رنگ به دست آمده که توسط کودکان روستایی و چوپانان شکسته شده و چون مردم اطلاعاتی نداشتند به احتمال زیاد پودر نقره یا کلرید طلا و یا احتمالا غذایی برای مردگان بوده است. از بالای این تپه با چشم غیر مسطح میتوان قلعه نقدوز و ارشق و ایلانلی داغ را دید. تپة قنبر این تپه در شمال قریة انار مشگین شهر و در یک کیلومتری جاده مشگینشهر- اردبیل واقع شده است و به هزاره اول پیش از میلاد مربوط میشود. این تپه به شماره 635 در فهرست میراث فرهنگی ثبت گردیده است. موضوع مطلب : چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 1:11 عصر :: نویسنده : داود مینایی
سنگ نوشته ی پهلوی در حدود 100 متری شرق میدان اصلی مشگین شهر، درهای وجود دارد که به خاطر انبوه درختان کهن آن به باغ نوروز معروف است و شعبهای از رود خیاو چای در این دره جاری است. در کمرکش ارتفاع غربی دره باغ نوروز، سنگی بسیار بزرگ وجود دارد که بر سینة آن خطوط پهلوی ساسانی و باستانی کنده شده است. به باور گیرد گروپ باستان شناس معروف آلمانی، خط پهلوی ساسانی از آنجا که برای نخستین بار در آذربایجان کشف شد از نظر زمانی و مکانی بسیار معتبر است. این کتیبه به زمان سلطنت شاپور دوم ساسانی مربوط میشود و از سه بخش تشکیل شده است. سطر اول تا سطر سوم، تاریخ آن است. این کتیبه به تاریخ ماه هفتم سال بیست و هشت سلطنت شاپور دوم ساسانی یعنی 267 سال قبل از هجرت است. از سطر سوم تا نهم کتیبه، از شخصی به نام نارسه هرمز یاد شده است که شش سال برای ساختن قلعه کار کرد، شاید این شخص مسئول قلعه بود. اسم قلعه در این سنگ نوشته شده ولی خوانا نیست. از سطر نهم تا بیست و یکم، اندرزی از نارسه هرمز آمده که در آن از شهریاران و بزرگان خواسته شده است اگر قلعه مورد پسندشان قرار گرفت به آن آفرین بگویند و در غیر این صورت قلعه بهتری بسازند. به علاوه در بدنه سنگ نشانههای مربوط به ساسانیان کنده شده است. بزرگی این سنگ ، در حدود 2.30 * 1.10 متر است. این اثر به شماره 619 به ثبت تاریخی رسیده است موضوع مطلب : چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 1:10 عصر :: نویسنده : داود مینایی
غار لاهرود درغرب لاهرود دره معصوم خان واقع شده است. در سراشیبی این دره غارهایی وجود دارد که قدمت آن به ماقبل تاریخ برمیگردد و روی این غارها را صخرههای سنگی پوشانیده است. در پایین این غارها چشمههای متعددی وجوددارد که این چشمهها نقش حیاتی برای بومیان این منطقه بوده است. این چشمهها احتمالا به دریاچه زیر غار منتهی میشود . پرسشهایی که از مسنترین افراد محل صورت گرفته بیانگر این است که از داخل این غارها تونلهای زیرزمینی به داخل دره راه داشته است. برروی صخرههای سنگی این غار خانههای روستایی احداث شده است. حتی سوراخهایی از داخل غار به حیاط این خانهها راه داشته است که بر روی آن راه، سنگ بزرگی را گذاشته بودند و دورههای داخل غار از آنجا به بیرون راه می یافت. در درون غار تنور وآخورهایی نیز وجود داشت که در یک زمانی دزدان غیربومی در داخل آن زندگی میکردند و حتی کردان تبعیدی در زمان رضاخان نیز در داخل این غار احشامشان را نگهداری میکردند. درحال حاضر چشمههایی که از زیر غارهای ما قبل تاریخ سرازیر میشوند نماد لاهرودند و مردم این منطقه علاقه وافری به آنها دارند. زمین منطقه چشمههای پایین غار از لایههای فشرده و یکپارچه تشکیل شده است، به نظر میرسد جنس این لایهها از ماسه فشرده باشد. این غارها در دل صخرههای یکپارچه حفر شده است و در یک لحظه انسان را به دل قرون واعصار میبرند. البته متاسفانه بر اثر عوامل مختلف طبیعی در گذر زمان صدماتی به این غار وارد شده است ولی زندگی در غارها، بومیان قدیم لاهرود را تاحدی از حوادث و ناگواریهایی که در طول تاریخ، مردم سایر روستاهای مشگینشهر را مکررا تهدید میکرد مصون داشته بود. درشمال شهر لاهرود به فاصله یک کیلومتری آن در بالای تپهای به وسعت چندین هکتار در فاصلههای حدود پنجاه متری از همدیگر سه مقبره سنگی اوغوز به ابعاد 4×3 متر وجود دارد که متاسفانه هرسه تای آن را حفاران غیر مجاز کاویدهاند و تنها سنگهای تراش شده آن باقی مانده است. موضوع مطلب : چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 1:10 عصر :: نویسنده : داود مینایی
درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 16
بازدید دیروز: 20
کل بازدیدها: 272304
|
||