سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
شهرستان مشگین شهر

پیشینه ی تاریخی مشگین شهر

به جرات می‌توان گفت که تاریخ خیاو قدیمی‌تر از آن است که در این جا بدان اشاره شده است. زیرا این شهر با قدمت تاریخی بسیار زیادی که دارد مانند گنجینه‌ای است که آثار فرهنگی بسیار کهنی را در دل خود نهفته دارد و از زمانهای قبل از میلاد مسیح در این منطقه، اجتماعات کوچکی در قسمتهای پست دره‌ها مستقر گردیده بودند که قسمتی از سال را به صورت شهرنشینی و کشاورزی به سر میبردند و بقیه سال را با شغل دامداری سپری میکردند و به همین علت ویرانه‌هایی که اکنون به صورت تپه‌های کوچک و بزرگ در کناره‌های رود بزرگ قره‌سو به خصوص حوالی ایلانلی داغ و محوطه مکتب اوشاقلاری در روستای برازمان(پیرازمیان) و قلعه دیو(دوو قالاسی) در حوالی روستای کؤوز و روستای قوزلو و غیره وجود دارد، از آثار همین اجتماعات اولیه انسانها در این منطقه محسوب می‌شود. این تپه‌ها که بیشتر در حوالی روستای فعلی خیاو در کنار جاده‌ها و کنار رودها و کوره راهها قرارگرفته‌اند نشانه آن است که حتی از زمانهای بسیار قدیم سیر انسانی در این منطقه تغییر نکرده است ولی زندگی آن روزگار با حیات امروزی ما تفاوت بسیار داشته است.

خیاو روزگاری از تمدن و فرهنگ والایی برخوردار بوده و بسیاری از درخشانترین آثار فکری بشر در این شهر ایجاد گردیده است. زیرا کشاورزی که نخستین قدم در راه متمدن شدن میباشد در این منطقه نیز به برکت کوه سبلان و آبهای جاری از آن رونق خاصی داشته است. از طرفی به دلیل کوهستانی بودن این منطقه دارای زمستانهای سرد میباشد. بطوریکه مردمان آن از زمانهای دور به برکت آبهای گرم منطقه- که دمای میانگین آنها به بیش از 50 درجه سانتیگراد می‌رسید - به حیات خود ادامه می‌دادند و مجبور نمی‌شدند به جاهای دیگری کوچ کنند. وجود قبور  و سنگ افراشتها در حوالی ایلانلی داغ نیز حاکی از آبادانی منطقه در آن زمانهاست. تمامی قبور تاریخی منطقه خیاو و حوالی آن بخصوص منطقه ارشق و نیز  قریه سلاله از قراء بخش گرمی مغان که توسط باستان‌شناسان حفر گردیده، آثار تمدن در این شهر بخصوص از زمان اشکانیان را دارد. به دلیل همجواری مناطق آذربایجان با ارمنستان ، اشکانیان جنگهای سختی را با امپراتوری روم در مناطق خیاو بخصوص در منطقه‌ای از ارس تا سبلان انجام داده‌اند که نتیجه آن بوجود آمدن قلعه‌های مستحکم از جمله قلعه ارشق (به عنوان منطقه قشلاق ) در منطقه ارشق و میدان اشک (به عنوان منطقه ییلاق) در دامنه شمالی سبلان میباشد.

منظور ار کلمه ارشق در منطقه خیاو همان اَرشَک یا اَشک میباشد که لقب پادشاهان اشکانی بوده است. البته بدلیل استعداد کشاورزی و باغداری و دامداری برخورداری از آب و هوای معتدل و از همه مهمتر بدلیل وجود سبلان سرسبز در زمانهای مادها اورارتویی‌ها و ماناناییها جنگهایی در این منطقه رخ داده است که نتیجه آن ساخته شدن قلعه‌های مستحکم و استوار در این مناطق می‌باشد که آثاری از این قلعه‌ها هنوز هم به چشم می‌خورد.

شهرخیاو در زمان ساسانیان یکی ازمناطق آباد به شمار می‌رفت و حاکم و والی آن زمان شاپور دوم ساسانی، نرسه هرمزد بود. قلعه کهنه و سنگ نبشته پهلوی در 150 متری شمال غربی این قلعه درداخل دره و باغ معروف نوروز یاماجی از یادگارهای آن دوران می‌باشد. علاوه بر شهر خیاو، روستاهای اطراف از جمله «روستای انار و ارجق» نیز در این زمان دارای اهمیت بودند. این روستاها توسط فیروزبن یزدگرد بن بهرام گور ساسانی و پسرش قباد ساخته شده بودند».

 از نوشته ابن ندیم چنین برمی‌آید که در منطقه میمند(خیاو) جائی به اسم« بلال آباد(به احتمال زیاد در حوالی قره‌سو نزدیکی روستای گؤده‌ کهریز و کنگرلو) قبایل عرب ساکن شده بودند و با بومیان محلی اختلافات مذهبی داشتند و بابک خرم‌دین نیز پیش از پیوستن به جاویدان با اعراب یمنی این منطقه که خود نیز در ده بلال‌آباد متولد شده بود آشنایی داشت.» و چون در منطقه بذ و ارشق و حوالی اطراف، میان دو حکمران یعنی جاویدان و دومباگوز ابوعمرانی جانب فرستادگان خلیفه مامون را گرفته و با جاویدان در کنار «داش‌کورپوسی» بر روی قره‌سو به جنگ پرداختند و جاویدان در این جنگ زخمی شد و نزدیک بود کشته شود که بابک او را نجات داده و به قلعه بذ یا ارشق فرستاد و فرستادگان بغداد و دومباگوز ابوعمرانی را شکست داده و آنها را تا حوالی درخت کهنسال باباچنار واقع در روستای انار فراری دادند. و چون در این جنگ مهاجرنشینان عرب فرستادگان بغداد را یاری داده بود بابک همه آنها را به قتل رساند و نواحی اطراف را بدست گرفت و مدت بیست و دوسال در حوالی قره‌سو با فرستادگان بغداد در زد و خورد بود.

این شهر در روزگار سلجوقیان و نیز در دوره اتابکان آذربایجان یکی ازشهرهای معتبر آذربایجان بود و زمانی شهر وراوی نامیده میشد.

در اواخر عهد سلجوقیان که مصادف با قدرت یافتن دولت گرجستان بود، شهر خیاو مانند سایر شهرهای آذربایجان از حملات گرجیان در امان نماند و در سال 605 ه.ق غارت شد و بیشگین گرجی حاکم آن شد و شهر به نام او معروف گشت.

حکمرانی این منطقه را ملوک الطوایف و اتابکان بیشکین که از فرهنگ و تمدن والایی برخوردار بودند برعهده داشتند. بطوری که سکه‌هایی را به اسم خودشان ضرب کرده‌اند این سکه‌ها در حال‌ حاضر در برخی موزه‌ها موجود می‌باشند.

شهر خیاو زمانی مرکز استقرار نیروهای اسماعیلیان بود و وجود قبور خلفا «خلیفه قبری»در قرنهای هفتم و هشتم در این شهر و نیز قبور خلیفه‌الخلفا در روستای اونار همه حکایت از تاریخی و باستانی بودن این شهر است. این شهر تا آغاز سده هفتم هجری در نهایت آبادی بوده اما در اثر عوامل طبیعی و هجوم قبایل و اقوام مختلف و تاخت و تازهای زیاد بتدریج از پیشرفت و ترقی بازمانده است. اما با وجود این لطمات در سده نهم هجری در زمان صفویان به منتهای درجه و اهمیت و شهرت خود رسید.

در آبادی این شهر شیخ‌حیدر صفوی که والی و حاکم شرع منطقه مشکین، مغان و برزند بود بسیار کوشیده است تا جایی که در زمان وی بهداشت عمومی شهر و روستاهای اطراف در سطح بالایی قرار داشت، من‌جمله روستای اور در شش کیلومتری غرب مشکین شهر که آب مشروبشان را از چشمه‌های ییلاقات جنوب روستا بوسیله لوله‌های سفالی به روستا انتقال داده  بودند. این لوله‌های سفالی در اثر حفاریهای سالهای اخیر در داخل روستا که از داخل آن بعد از چندین قرن هنوز آب زلال جاری است، نمایان شده است.

در زمان شاه اسماعیل دوم جماعتی از سرداران و باشیان قراباغ و قراچه داغ نیز به حضور شاهزاده مشرف میشدند و به مقام منبع شاهسونی مفتخر و سرافراز میگردیدند و رسیدن به این مقام شرایط و خصوصیاتی داشت که باید در حضورشاه انجام میگرفت. و بعد از بجا آمدن آن مقررات، نام شاهسون شدگان، در دفتر مخصوصی ثبت و ضبط میگردید. سردارانی که به این افتخار  نایل میشدند  اجازه داشتند که ایل و عشیره خود  را نیز با همان شرایط ، شاهسون سازند و خود به نیابت پادشاه زیردستان خویش را درحلقه شاه پرستان وارد ساخته ،تشریفات آنرا معمول دارند.

در دوره قاجاریه وضع این شهر بسیار اسفبار گردید. در سال 1219 ه.ق/1804 م«ژوبر» از جانب ناپلئون، امپراتور فرانسه به ایران آمد و در سال 1220 هجری/ 1805 م به حضور عباس‌میرزا که در این موقع به علت جنگ‌های ایران و روس در اردبیل بود رسید ولی به خاطر اینکه ساختمانهای  این منطقه (اردبیل) از استحکام کمتری برخوردار بود و نیز به دلیل عدم  وجود ساختمانهای شایان که بتواند مانند درگاهی باشد وی ناگزیر شد زمستان این سال را در خیاو و در چادر (به خاطر گرم بودن منطقه خیاو ) بگذراند.




موضوع مطلب :


چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 1:27 عصر ::  نویسنده : داود مینایی

درباره وبلاگ

((مشگین شهر دیار عاشقان طبیعت)) لطفا بالینک کردن و نظرات و پیشنهادهای خود مارا یاری فرمایید.
آرشیو وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 14
کل بازدیدها: 269107

دریافت همین آهنگ
آموزش نو (تولید محتوای الکترونیکی،هوشمندسازی،دانلود )