شهرستان مشگین شهر
ـ امثال و حکم(مثللر یا آتالار سؤزی) «مثللر یا آتالار سؤزی» (کلام حکمت آمیز نیاکان) به مثابه مینیاتوری است که چکیدة شناختها و تجربیات انسانها - در زمانهای گذشته- با دقت بینظیری در آن ترسیم گردیده است. مثلها که باید از قدیمیترین نمونههای ادبیات شفاهی به حساب آورده شوند به منزلة وسایلی هستند که دانایی و فلسفه انسانها و نیز تجربیات و مشاهدات آنان را در طول اعصار، در خود ضبط کرده و به نسلهای بعدی منتقل مینمایند. امثال و حکم، الزاماً در قالب جملاتی بیان میشود که ساده فهم باشد و بتوان فوراً به هدف آنها پی برد؛ بعلاوه برای بیان مطلب از کمترین کلمات ممکن استفاده میشود و در این جملات کوتاه و ساده از اموری عینی و ملموس برای تمام انسانها سخن رانده میشود. با شایع شدن این جملات در سطحی وسیع میان مردم و بر اثر کثرت استعمال، مثلها در محدودة زبان تثبیت گردیده و بر وسعت و نفوذ زبان میافزاید. در میان انواع مختلف ادبیات شفاهی کاربرد مثل نسبت به سایر انواع فولکور بسیار گسترده بوده و به هنگام سخن گفتن و در هر شرایطی، برای اینکه قدرت نفوذ بیشتری به کلام داده شود یا برای جلوگیری از زیادهروی در کلام، از امثال و حکم استفاده میگردد. مثلها اغلب در جریان یک حادثه یا واقعه آفریده میشوند و از این رو همراه هر مثل، داستانی نیز نقل میشود. ولی به مرور زمان این داستانها معمولاً به فراموشی سپرده شده و تنها خود مثلها در اذهان باقی مانده است؛ به عنوان مثال میگویند که روزی بزی خطاب به گوسفندی گفت که تو هم مقداری جنب و جوش از خودت نشان بده. من همیشه در جلو گله راه رفته و برگ و گل علفها را میخورم ولی تو عقب میمانی و تنها ساقه و ریشه علفها برایت باقی میماند. گوسفند در جواب بز میگوید: «بو قدر اوتلاییبسان، هانی بس قویروغون؟» (این همه چریدی پس دمبهات کو؟) امروزه چه بسا این مثل به کار میرود و ممکن است کسی از این مثل به مناسبتی استفاده کند ولی از ماجرای اصلی و داستان آن اطلاعی نداشته باشد. چند نمونه از آتالار سؤزی: ائلین گوجو، سئلین گوجو (قدرت ایل مثل قدرت سیل است) در زمینه نیرومندی کار جمعی بیان میشود ایشله ین دمیری، پاس باسماز (آهنی که کار کند زنگ نمیزند) در زمینه ارزشمندی کار کردن بیان میشود تاری داغینا باخار، قار وئرر (خداون به هر کسی متناسب با ظرفیتش روزی میدهد) ـ نغمهها (سایالار، لایلایلار، قوشماجالار) اشعار و نغمهها در ادبیات شفاهی آذربایجان و اردبیل از قدیمیترین نوع ادبیات به حساب میآیند. در این اشعار که نمایانگر زندگانی، معیشت، جهانبینی و اعتقادات مردم میباشد. بنا به زندگی کشاورزی، معمولاً ابزارها و نیروی مولد مورد توصیف فراوان قرار گرفتهاند که از میان آنها میتوان به آب، آتش، آسمان، اسب و ... اشاره نمود. الف- سایالار از کلمه «سایا» تعابیر مختلفی به عمل آمده است عدهای از این کلمه معنای مجازی «حمایت» برخی معنای « نیکی» و برخی نیز معنای «نغمه» را در نظر گرفتهاند. اما با توجه به محتوای «سایاها» باید از آن به «سرود ستایش» تعبیر نمود. سایاها برجستهترین شکل ادبیات چوپانی را تشکیل میدهند و موضوع اساسی آن تعریف و توصیف حیوانات، به ویژه گوسفند و بز میباشد برخی از سایاها هم در وصف و رثای خود چوپان گفته میشود. ترجمه فارسی نمونهای از یک «سایا» گوسفندان از کوه و کمر پایین آمدند داغلاردان یئندی قویون از پیچ و خمها و گردنهها گذشتند دولاندی، یئندیقویون شیر و خامهات را زیاد کن (گله گوسفند) سود، قایماغی بول ائیله و روستائیان را شاد و مسرور کن سئویندیر کندی، قویون ب- لالایی «لالاییها» مجموعهای از انسانیترین و لطیفترین اشعار موجود در ادبیات شفاهی را تشکیل میدهند. این اشعار توسط مادران یا مادربزرگها برای خواب نمودن اطفال خوانده میشود. تجزیه و تحلیل «لالاییها» برخی از ویژگیهای روانی- اجتماعی انسانها را درون شبکه روابط خانوادگی قرار میدهد. بدین صورت که در خانوادههای گسترده- در گذشته- وجود فرزند بسیار مورد توجه بوده است و از هر عروسی که به خانه بخت قدم میگذاشت انتظار میرفت که صاحب فرزندان متعددی بشود تا بدین وسیله قوام اقتصادی خانواده را که مستلزم نیروی کار فراوان بود تضمین نماید. بنابرین، ارزش و اهمت کودک سبب میشد که مادران همواره در آرزوی داشتن بچههای زیاد و بزرگ شدن و قد کشیدن آنها باشند. و «لالاییها» یا «نازلامالار» در واقع اشعاریست که نشان دهنده احساسات لطیف مادری و آرزوهای او میباشد. نمونهای از یک«لالایی» یا «نازلاما» بالاما قوربان سئرچهلر بالام هاچان دیرچهلر بالاما قوربان اینکلر بالام هاچان ایمکلر بالاما قوربان ایلانلار بالام هاچان دیل آنلار بالاما قوربان بیزولار بالام هاچان دوز اوینار ج- منظومهها (قوشماجالار) «قوشماجالار» اولین شعرهایی هستند که کودکان یاد میگیرند و اغلب به صورت دسته جمعی میخوانند و معمولاً منظومهها، ریتمیک بوده و مصراعهای آنها کوتاه هستند و همین خصوصیات باعث میگرددکه زودتر به خاطر سپرده شوند. همچنین موضوعات قوشماجا، اغلب ساده و به آسانی قابل درک میباشد اما در هر خلال این منظومههای ساده، نکات قابل توجهی نیز وجود دارد که ناشی از شرایط عینی زندگانی میباشد به این ترتیب در قوشماجالار، اولین گامها برای آشنا گردانیدن کودکان با واقعیات زندگی برداشته میشود. نمونهای از یک «قوشماجا» اوشودوم آی اوشودوم، داغدان آلما داشیدیم، آلماجیمی آلدیلار، منی یولا سالدیلار، من یولومنان بئزارام، درین قویو قازارام، درین قویو، بئش کئچی، بئشی ده ائرکک کئچی، ائرکک قازاندا قاینار، قنبر یانیندا اوینار، قنبر دگیل قمیشدی، بئش بارماغی گوموشدی، گوموشو وئردیم تاتا، تات منه داری وئردی، دارینی سپدیم قوشا، قوش منه قاناد وئردی، قانادلاندیم اوچماغا، حاق قاپیسین آچماغا، حاق قاپیسی کیلیدلی، وئردیم کیلیدی سیندی، کیلید دوه بوینوندا، دوه گیلان یولوندا، گیلان یولو سربهسر، ایچینده مئیمون گزر، مئیمونون بالالاری، منی گؤرجک آغلادی، تومانینا قیغلادی، تومانی دلیک دلیک، قورباغا بؤلوک بؤلوک، قورباغانی هاخلادیلار، هوخلادیلار، حسن بیگه ساخلادیلار، حسن بیگین نهیی وار، چاققیر چوققور چایی وار، اللی باتمان یانی وار موضوع مطلب : چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 1:26 عصر :: نویسنده : داود مینایی
درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 29
بازدید دیروز: 20
کل بازدیدها: 272317
|
||