شهرستان مشگین شهر
موسیقی آذربایجان موسیقی آذربایجان دارای ریشهای کهن در تاریخ است و همواره سینه به سینه تا به امروز روایت شده و ادامه دارد. اما نکته مهم اینکه فرهنگ آذری از نظر موسیقی، شعر، مراسم سنتی، حماسی، عزاداری و عروسی شبیه به هم و دارای یک ریشه فرهنگی است. چرا که در زمان قاجاریه، تبریز مرکز فرهنگی بود و بعد از جدایی از آذربایجان لطمهای به موسیقی فولکلوریک نخورد. موسیقی آذربایجانی در این استان از دو بخش تشکیل شده است: 1- به صورت ارکستر بزرگ و با استفاده از موسیقی علمی و ارکستراسیون 2- موسیقی عاشیقها عاشیقها همواره با موسیقی، آثار عرفانی و حماسی آفریدهاند. زیرا یک موسیقی تفکر برانگیز است و حالت خواب و جایگاه ادبیات در موسیقی آذربایجان شعر عاشقی یکی از اجزای پربار ادبیات فولکلوریک آذری است، آفرینندگان این شعر را عاشق یا عاشیق مینامند. در شعر عاشقی احساسها و آرزوهای مردم بهتر از انواع دیگر ادبیات فولکلوریک منعکس می شود. موسیقی آذربایجان در گذر اعصار رشد و صیقل و مسیر تکامل خاص خود را پیموده و به عالیترین درجه رسیده است. شوستا کوویچ، آهنگساز بزرگ معاصر روس، از مکتب آهنگسازی جمهوری آذربایجان به عنوان مکتب عالی موسیقی آذربایجانی نام برده است. موسیقی آذربایجان مختص قفقاز، ایران و آسیای میانه نبوده است بلکه در خاورمیانه و خاور نزدیک بطور وسیعی انتشار یافته است. موسیقی آذربایجان به گونههای ملی، شفاهی و عاشیقی قابل تقسیمبندی است و در این میان هنر عاشیقی دارای ویژگیهای ملی و شفاهی است. هنر موسیقی عاشیقی از نظر مضمون: قهرمانی، رزمی، موضوعات تغزلی و کلاسیک... و داشتن خصوصیات سنتی از یک طرف آفرینش حرفهای را تشکیل میدهد ولی از نظر ساختار یک هنر فولکلوریک است. موسیقی آذربایجان به سه دسته زیر تقسیم میشود: 1- موسیقی ملی (ترانهها و آهنگهای رقص) 2- ملی-حرفهای (همان عاشیقی)3- شفاهی حرفهای (دستگاههای موغامی اصلی، موغامهای دارای فرم کوچکتر، موغامهای ضربی) . موغام: موغام موسیقی کهن ملی آذربایجان به علت علاقه خاص این ملت به آن و زیبایی عمیقش و همچنین پیوند آن با موسیقی ادبیات و شعر عاشیقی، تکامل زیادی یافته است. رامیز زهرابوف آن را به سه دسته زیر تقسیم می شود: 1- دستگاههای موغامی 2- موغامهای دارای فرم کوچکتر 3- موغامهای ضربی در چگونگی وکیفیت موغام نوازندهها و خوانندهها نقش مهمی را ایفا میکنند و اجرای عالی دستگاههای موغامی به دانش عمیق، توانایی درک، رعایت اصول تناسب، زیباییشناسی و تجربه و مهارت زیاد نیاز دارد و برای نیل به این هدف نوازنده باید از، آموزشگاههای طولانی مدت (10-5) سال فقط در زمینه نوازندگی بهرهمند گردد . موغام در منابع علمی: موغامهای آذربایجانی، هنر شعری- موسیقایی، که دارای تاریخی کهن میباشد و به طور وسیع در شرق گسترش یافته است و به دلیل زیبایی خاص خود، نظر محققین را در تمامی اعصار به خود جلب کرده است. تاریخ آموزش موغام، در آذربایجان شامل دو دوره قدیم و جدید است. در دوره قدیم رساله و منظومههای بسیاری در این باب به چشم میخورد که به زبانهای عربی وترکی و فارسی نوشته شدهاند که بیشتر آنها در قرنهای 8 و9 شمسی به رشته تحریر درآمدهاند، که بحث آنها بیشتر بر روی ریتم و لاد (واژهی روسی به معنای مقام یا Mode است ولی برای اینکه با موغام آذربایجانی اشتباه نشود با همان نام به کار رفته است) میباشد. یکی از نظریهپردازان بزرگ ایرانی به نام صفیالدین اورموی، نظریهپرداز مشهور آذربایجانی بود که بوجود آورندة سیستم جدی لادها (مقامهای) شرق به شمار میرود. علم موسیقی با رسالههای کوکبی، درویش علی بخارایی و میرزابیک آذربایجانی غنیتر میشود و همه اینها نشان دهنده این است که موسیقی ایران بخصوص موسیقی آذربایجانی از دیرباز مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. اما متاسفانه این تحقیقات در اوج خود ناکام ماندند. حتی حکیم ابونصر فارابی در آثار گرانبهایش به موضوع موغام اشاره کرده است. لازم به یادآوری است که موسیقی آذربایجانی با حمله مغولها نه تنها از بین نرفت، بلکه در همین زمان موسیقیدانان برجستهای از جمله صفیالدین اورموی (1294-1230میلادی) معرف موسیقی آذربایجانی در تمام دنیا شدهاند. اورموی برای نخستین بار "12موغام" را به طور سیستماتیک درآورد وآن را به آوازها و بخشها- شعبهها، تقسیم نمود. همچنین او در آثار علمی خود ضمن شرح مسائل فیزیکی، آکوستیکی، قدرت تاثیرگذاری، ملودی، ریتم و وزن موسیقی، قوانین موغامها، توالی اصوات آنها و فونکسیون درجات را نیز توضیح داده است. از دیگر نظریهپردازان ایرانی - آذربایجانی، عبدالقادر مراغهای (1434-1353میلادی) است که در اروپا برای نخستینبار دانشمند گیزه وتر (1850-1773) از وی به عنوان نظریهپرداز موسیقی نام برده است. در نخستین پژوهشهای مراغهای به موغام به طور آشکار برمیخوریم. ثریا آقایوا محقق آثار مراغهای مینویسد:" ...در پژوهشهای مراغهای برای نخستینبار مفهوم مقام (لاد) و نظریه مربوط به آن نیز توضیح داده میشود." در قرنهای 16و17 از رسالات نجمالدین کوکبی، درویش علی میرزا بیک آذربایجانی میتوان اطلاعات جالبی در رابطه با موغامها بدست آورد. کوکبی 12 موغام را به 24 شعبه اصلی، 6 آواز و سه رنگ جدا شده از 12 موغام اصلی تقسیم میکند: عشاق، نوا، بوسیلک، راست، اصفهان، زیرافکند (که کوچکتر نیز نامیده می شود) بزرگ، زنگوله، نهاوند، رهاوی، حسینی، عراق و قسمتها و انواع آن. میرزابیک علاوه بر موارد بالا نام چند آواز دیگر از جمله بدل و حصارک و حصرک را نیز ذکر می کند. چنانکه از مقالات میر محسن نواب (1918-1833) بر می آید، در اواخر قرن 19 بر تعداد آوازها در آذربایجان افزوده شده بود و از 6به 15 رسیده بود. میرمحسن نواب شعبهها و گوشههای 6 دستگاه را چنین بر می شمرد: راست، ماهور، شهناز، رهاوی(رهاب)، چهارگاه و نو. شعبات و گوشههای این دستگاهها چنین است: دستگاه راست: راست، پنجگاه، ولایتی منصوریه، زمینخارا، راک هندی، آذربایجان، عراق، بیاتترک، بیات قاجار، ماوراالنهر، بال کبوتر، حجاز، شهناز، زنگ شتر، کرکوکی، راست. دستگاه ماهور: ماهور، شور، عشیران، دلکش، دوگاه، زنگ شتر، حجاز، ماوراالنهر، شهناز، حاجیونی، سارنج، شوشتر، مثنوی، سوز وگداز، ماهور. دستگاه شهناز: درآمد شهناز، عاشق دشتی، سلمک، مویه، لیلی و مجنون، ابوالچپ، شاه ختایی، آذربایجان، وامق، مجاز. دستگاه رهاوی: رهاب، همایون، ترکیب، غزال، بیات ترک، بیات قاجار، زمین خارا، ماوراالنهر، بال کبوتر، مجاز، بغدادی، شهناز، آذربایجان، مراج، عشیران، زنگ شتر، عثمانی، بیات کرد، بیات شیراز، حاجیونی، سارنج، شوشتر، مثنوی، ثقیل، سوز وگداز. دستگاه چهارگاه: چهارگاه، سهگاه، زابل، یئتدی حصار، مخالف، مغلوب، منصوریه، زمین خارا، ماوراالنهر، مجاز، شهناز، آذربایجان، عشیران، زنگ شتر، کرکوکی. دستگاه نوا: نوا، نیشابور، درآمد شهناز، سیلک، حسینی، مسیحی، شهناز، حاجیونی، بیات کرد، آذربایجان، عشیران، زنگ شتر، کرکوکی، شاه ختایی، افشاری(اوشاری)، شکستة عشیران. اما این تقسیمبندی تا حدودی ناقص است، مثلاً به دستگاه مهم شور اشارهای نشده است. در موسیقی آذربایجانی بیشتر از سهگاه و شور استفاده می شود، اما راست، شوشتر، چهارگاه و بیات شیراز نیز کم کاربرد ندارند و در این میان همایون از همه کمتر به کار میرود. نغمهنگاری موغامها نغمهنگاری یعنی به نت در آوردن آثار. این راه نه تنها باعث حفظ آثار میباشد، بلکه نیروی عظیم تحقیق و بررسی را به خود جلب میکند و موجبات باززایی آثار را نیز فراهم می آورد. البته در قرون 8-10 نیز این شیوه وجود داشته است و در زمان فارابی و مراغهای نیز نغمهنگاری به شیوه خاصی صورت میگرفته است، اما در قرن 20 شیوه نغمهنگاری به سبک اروپایی جایگزین شد. در عصر حاضر نخستینبار حاجی بیگاف نمونههای موسیقی شفاهی- حرفهای آذربایجانی را به نت درآورد. دستگاههای موغامی دستگاههای موغامی نقطه اوج موسیقی فولکوریک آذربایجانی هستند. با استناد به اشعار نظامی معلوم میگردد که موغام به شکل دستگاه در آنزمان بهکار برده میشده است و میتوان به این نتیجه رسید که دستگاههای موغامی فرم کامل شده و کلاسیک موسیقی شفاهی حرفهایاند. این ظرایف یادگارهای تاریخی-فرهنگی بشمار میروند. دستگاههای موغامی آذربایجان عبارتند از: راست، شور، سهگاه، چهارگاه، بیات شیراز، شوشتر، همایون، ماهور هندی، بیات قاجار، ماهور میانی، سهگاه میرزا حسین، سهگاه زابل و سهگاه خارج. راست این موغام را میتوان در تمامی سرزمینهای مسلمان دید و در موسیقی قرون وسطی، اولین موغام و اساس سایر موغامها به حساب می رود. راست در موسیقی شفاهی حرفهای ملل خاور نزدیک یکی از 12 موغام اصلی است و از دیرباز تاکنون ماهیت اولیه خود را حفظ کرده است. مایه (تونیک) از صدای سل اکتاو کوچک شروع میشود. موغامهای هم خانواده راست: 1- دستگاه ماهور هندی 2- دستگاه ماهور میانی 3- دستگاه بیات قاجار 4- دستگاه دوگاه 1- دستگاه ماهور هندی: ماهور در فارسی معنای پرتگاه و دره را می دهد. ماهور از دستگاههای قدیمی ایران با قدمت شاید 3000 سال است و در تاریخ آمده است که با قبیله ماهوریای هند مربوط است. شعبهها و گوشههای این دستگاه در طول تاریخ فرقهای زیادی نموده است و امروزه دارای 8 شعبه و گوشه است: برداشت، مایة ماهور، عشاق، حسینی، ولایتی، شکستة فارس، عراق و قرایی. ماهور جدای از موسقی آذربایجانی در موسیقی کلاسیک فارسی نیز تشکیل وسیعی دارد و یکی از هفت دستگاه اصلی موسیقی فارسی است که درجات و مایه (تونیک) دستگاه منطبق با گام دو-ماژور در موسیقی کلاسیک اروپا است. ماهور در ترکیب واریانت آوازی 20 گوشه دارد و در واریانت سازی شامل 58 گوشه است. 2- ماهور میانی: دلیل اینکه به آن ماهور میانی میگویند این است که این دستگاه در منطقه میانی گستره صوتی خواننده اجرا میشود. تونیک (درجه میانی که گام از آن شروع میشود) ماهور میانی فا است، یعنی از ماهور هندی که تونیکاش دو است چهار درجه بالاتر میباشد. شعبهها: برداشت، مایه ماهور، عشاق، حسینی، ولایتی، شکسته فارس، مبرقع و عشیران. فونکسیون گذر در این دستگاه "شکسته فارس" است که این شعبه (شکسته فارس) نوعی رابطه میباشد. 3- بیات قاجار: از دیگر دستگاههای هم خانواده موغام راست، بیات قاجار است، لاد این موغام با راست یکی است با این تفاوت که بیات قاجار در مایه سیبمل میباشد. حس این دستگاه حسی غمگین است. این دستگاه در حال حاضر شامل 10 شعبه و گوشه است: برداشت، مایه بیات قاجار، حسینی، شکسته فارس، بیات قاجار، زیر زمینخارا، دوگاه، ماوراءالنهر، شاه ختائی، آیاق بایات قاجار 4- دوگاه: این دستگاه همخانواده راست است و با مایه سیبمل آغاز میشود. 9 شعبه و گوشه دوگاه عبارتند از: دوگاه، روحالارواح، زمین خارا، حجاز، گبری، شاه ختایی، سارنج و دوگاه.
موضوع مطلب : چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 1:14 عصر :: نویسنده : داود مینایی
درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 36
بازدید دیروز: 20
کل بازدیدها: 272324
|
||